2777
2789

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

سلام لیلیخوبی گلمخیلی وقته نیومده بودم سایت...چی شد زندگیتون گلمچیکار میکنی

سلام عزیزدلم ممنونم بد نیستم

والا زندگیمون داغونه دیگه به ته خط رسیدیم دقیقا هردو داریم میسوزیم و میسازیم یه دعوای وحشتناکی شد این مدت 

من و اون تو اینستاگرام فعالیت میکردیم چون تو شهرمون فالور خوبی داشتیم من ۳۰کا فالور داشتم و تو پیجمون از آشپزی هاش و باشگاه و کارش میذاشتیم و بخاطر همین پیجا درامدش خوب یود کلی شاگرد خصوصی جذب میکرد بخاطر همین مجبور بودم پیجم باز باشه

بعد یه درمانگاه نبش خیابونمونه و من زیاد میرفتم پیش دکتر و سرم میزدم چون یه مدت ویروس گرفتم

اونجا یه دکتری بود تا پیجمو پیدا کرده

مدام پیام میداد که عاشقتم و خودشم میدید که متاهلم

من هرچقدر بلاک میکردم اون بیشتر میومد

من اصلا جواب نمیدادم و به همسرمم نگفتم خواستم حساس نشه چونکه الکی نگران میشه همیشه سردرد میگیره و شام نمیخوره ناراحت میشه برا موردای اینجوری

تا اینکه‌گوشیم دست همسرم بود یهو‌ دکتره با یه اکانت فیک دیگه پیام داد خوشگلم‌کجایی جواب بده

شوهرمم پیامو دید و یهو با مشت زد تو گوشم بینیم شکست کلی خونریزی کردم

تو‌حمام سه ساعت تک و تنها نشسته بودم با یه عالمه خون و بینی شکسته .. زنگ زدم مامانم بیاد ببرم بیمارستان 

مامانم اومد از حال رفتم 

انقدر همسرم بی شرفه که‌نموند حتی ببینه زندم یا نه

دید بینیم شکسته ولی با لگد زد زیر شکمم که حتی پریود بودم و تا یه مدت خونریزی و لکه بینی داشتم 

بعد فهمید سوتفاهم بوده اشتباه برداشت کرده رفتن مطب دکتر و کلی کتکش زدن با دوستاش

دیگه شکایت کردن و هردو رضایت دادن چون‌دکتره میترسید اسکرین شات و پخش کنه همسرم

الان حتی یه عذرخواهی هم نمیکنه

من فقط ۸ماه بود که بینیمو عمل کرده بودم

خلاصه رفتم خونه بابام اونحا نذاشتن بمونم گفتن انتخاب خودت بوده و میسوزی و میسازی 

مجبور شدم‌برگردم پیشش ... یه زندگی معمولی داریم . یه مدت‌ تو اتاق رو تخت‌کنارم میخوابید بعد خودش کلا رفت تو هال شبا و اصلا نمیومد تو اتاق

منم چند روزه وسایلمو کلا جمع کردم اوردم یه اتاق دیگه کل وسایلمون جداست حتی عکسای مشترکمون رو تو خونه کلا جمع کردم اونم عکسای مشترکمون و تو پیجش حذف کرد حتی تو پیجش زده بود متعهد ... اونم برداشت

فقط غذارو میخوریم باهم و برمیگردیم‌ تو اتاق زیادم حرف نمیزنیم باهم

نهایت بهش میگم این وسیله یا خوراکی رو بیار و غذا امادست

منم شروع کردم دارم امسال جدی برا کنکورم میخونم چون شرایطم خیلی خوبه اون کلا سرکاره منم تایمم آزاده اتتقمم جداست راحتم

شب تا صبح میخونم که ۱۴۰۵ برم یه دانشگاه خوب تو تهران و بتونم مستقل شم و طلاقمو بگیرم

برا ادامه تحصیل بابام خیلی پشتمه خیلی هزینه میکنه چون فکر میکنه زندگیمون‌ خوب شده و منم دارم درسمو با خیال راحت میخونم

ولی نمیدونه به محض اینکه دانشگاه تهران اسمم اومد سریع میرم تهران و از همسرم طلاق میگیرم


https://harfeto.timefriend.net/17535498829621

سلام عزیزدلم ممنونم بد نیستموالا زندگیمون داغونه دیگه به ته خط رسیدیم دقیقا هردو داریم میسوزیم و میس ...

اخ گلم چقدر ناراحت شدم برات

خدا بهت نگاه ویژه کنه 

و زندگیت رو ب راه شه

درخواست دوستی ممنوع...

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز