2777
2789
عنوان

رفتار زن بابام با بچه هام

824 بازدید | 56 پست

یکم طولانی ولی تند تند تایپ میکنم همه چیو میگم بخونید بعد بگین بنظرتون زنگ بزنم مادر بزرگم بگم چه رفتارایی میکنه؟؟ 

اول از همه بگم هروقت میان خونمون خیلی احترام میزارم کلا من ادمی هستم که هرکس میاد خونم نهایت احترام و میزارم و سعی میکنم سنگ تمام بزارم اینم بگم وضع مالی بابام خیلی خوبه..زن بابام هم ادم فوق الاده مذهبی تروخدا جبهه نگیرین که میخوام راجب مذهبی ها بد بگم اصلا میخوام بگم خیلی اهل نماز و امام حسین و... و سید اینو میگم چون ربط داره به یسری حرفایی که به بچم زده...

و فوق الاده از مادر بزرگم حساب میبره مادر بزرگمم ادم مذهبی هست... اینارو میگم چون میخوام راهنماییم کنین به مادر بزرگم چجوری گلگی کنم...

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

خب من مادر پدرم جدا شدن و مادرم کاملا برعکس خانواده پدریم بود و نقطه عکسشون بود و هیچ وقت با مادر بزرگم خوب نبود و خیلی در حق پدرمم بد کرد و جدا شد و منم چون با مامانم رفتم اینا ازمن خیلی خیلی دلخور شدن...البته اینکه میگم مادر بزرگم مذهبی یعنی از اونایی که برا بچه ها خودش همه چی ازاد و برای دیگران اه اه یعنی یکم ادا در میاره ولی زن بابام واقعا اعتقاد داره...

حالا من خیلی خیلی دلم از زن بابام شکسته این بنده خدا بچه نداره من دوتا پسر دارم که یکم شیطونن خودم شخصا بی احترامی ازش ندیدم ولی با بچه هام خیلی خیلی بد رفتار میکنه الان چند نمونش میگم

من می‌رم بخوابم صبح میخونم نظرم رو میگم 

شب همگی خوش

ترا از دور می بوسم به چشمی تر خداحافظ مرا باور نکردی می روم دیگر خداحافظ مرا لایق ندیدی تا بپرسی حال و روزم را برو با دیگران ای بی وفا دلبر خداحافظ

مثلا پسر من لباس قرمز تنش بود راهمون یکم دوره تیشرت راحتی تنش بود در اومده به بچه میگه تو دشمن خدایی چون لباست قرمز...یا دوتا ظرف میوه شست ما تو اتاق بودیم یکی اورد برا ما یکی برد تو اتاق برای خودش و بابام ظرف ما فقط الو و خیار بود ظرف خودشون گیلاس و انگور پسرم دید گفت من گیلاس میخوام گفت بهت نمیدم و خیلی جدی و واقعا هم نداد تا اینقدر پسرم گریه کرد تا بابام براش اورد و گفت بچم اذیت نکن پسرم هفت سالشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز