به اونا هیچی نگفتم اومدم بیرون دیگ نرفتم شوهرمم تحملش تموم شد گفت دیگ نمیخوامتون تو زندگیم مشکل ایجاد میکنین
میگف چطور دامادتون نزدیکه فوشتون بده ولی میترسین دخترتونو نیاره احترام میگذارید ولی زن من میاد میشینه هر سه دقیقه یک تیکه بارش میکنید
الان یکسال و نیمه ندیدمشون چون عادت ندارم با کسی که سر ی سفره غذا خوردم دعوا کنم