گفتن کت شلوار نمیخریم اینام حرفه اوانارو قبول کردن ....
وااااای منم عروس بزرگم خیلی جاها برام کم گذاشتم تعریف کردنش از حوصلم خارجه ولی واسه برادر شوهر دومم که مادر شوهرمم بیشتر از بقیه دوستش داره اونم خیلی ضایع از الان که یکی رو مد نظر گرفتن براش میخوان خودشونو براش قریونی کنن مادر شوهرم همش میگه فلان کارو میکنم بهمان میکنم شما باید عیدی براش النگو بگیرین .آخه این عدالته واقعا؟دلم گرفته
منم عروس اولی هستم
جاری ندارم هنوز
ولی مطمئنم برای اون سنگ تموم میذارن چون همین حالا بین همسرم و برادرشوهرم کلی تفاوت قائلن
شوهرم ب برادرشوهرم گفت من بدتریت ظلم هارو در برابرزنم کردم ...براش خریده عروسی نکردم فلان نکردم فلان نکردم...مهم ابنه شوهرم میدونه ...اما جاریم هم عقد گرفتن هم حنا هم عردسی هم پاتختی و نهار ....کلی خرید عروسی و...
چجوری خودنو بزنم به بی خیالی ؟نمیخوام بفهمن حساس شدم و حسودی میکنم.چجوری رفتار کنم
خودت هی میگی من بخاطر شوهرم کوتاه اومدم
شوهرم خوبه فلانه
پس برا چی ناراحتی
اگه واقعا ب خاطرشوهرت دم نزدی پس الانم نباید ناراحت شی
خب خودت کوتاه میومدی پس اگه فک میکنی ظلمی بهت شده شک نکن مقصرش خودت بودی
فکنم سنت کمه
اخه زشتی یا خوشگلی چه ربطی به دسته گل و شیرینی و مهریه وشیربها داره؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
