جنگ که شروع شد ما مشهد بودیم شهر کاملا عادی داشت به زندگیش ادامه میداد مغازه ها باز عید غدیر جشناشون به راه .
کلا توی این جنگ فقط تهران خیلی درگیر بود بقیه شهرا داشتن زندگیشون رو میکردن گاها یه سر و صدایی هم می شنیدن مثل تهران نبود و نیست هیچ جا
حرم فقط گیتا بیشتر احتیاط میکردن وگرنه اتفاقا خلوت تر شده بود
برو عزیزم . هر چی خدا بخواد همون میشه ما خودمون از ترس نبود بنزین و شوک اخبار یه روز زودتر از برنامه مون برگشتیم . فدای مهربونی امام رضا که اون شب اخر زیارت دل منو گرم کرد که برگشتم وگرنه غصه اش به دلم می موند که اینجور دارم مشهدو ترک میکنم . الانم که ارومم میگم کاش مونده بودیم . ولی شرایط روانیمون خیلی تحت فشار بود
منم دارم میرم چهاردهم بلیط دارم به امید خدا چیزی نمیشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
52 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
