نامزد من فقط درباره اندام های جنسی من حرف میزنه یامثلاوقتی میریم بیرون همش دلت میخوادمنوببوسه وباجمله دوست دارم گفتناش هی میخوادمنوخرکنه هرچی بهش میگم هرکاری جایی داره میگه مازن وشوهریم منم دیروزبهش گفتم من بهت علاقه ندارم بااصرارخانواده باهات ازدواج کردم ای کاش بافلانی ازدواج میکردم البته به شوخی حالاپسره لوس میخوادبامامانش بیادخونه مامن فقط میترسم که به مامانش اسم شخصی روکه به شوخی اوردم به مامانش گفته باشه مادرش بیادبه مامانه من بگه تامامانم پوست منوبکنه لطفایه راهکاریادعایی پیشنهادبدین تاازاین وضعیت بیام بیرون