ازدواج با پسری ک دوازده سال تفاوت سنی دارین

خب اینکه خودت الان بگی بهتره تا بعدا زنداییت بهش بگه و زندگیتو خراب کنه

ن اینطور نیست همسر من چندین سال خاستگارم بود من قبلش یکی دک رو میخواستم ک خانواده فامیل درجریان بودن پدرم راضی نبود بعدش فهمیدم حق با پدرمه 

قبل جواب مثبت ب همسرم همه چیز گفتم اونم پذیرفت گف مشکلی ندارم عاشقتم واقعا بخاطر خودت میخوام گذشته مهم نیست

چند سال عقد بودم ۲دسالم عروسی کردیم 

یه بچه هم داریم 

هیچ وقت هم این موضوع به روم نیاورده 

اگه خوبه چرا که نه پسر خوب کمه واقعا دختر سن چیزی نیست که

مشاور قبل ازدواج برید حتمن

خودتم ماجرارو بهش بگو (یه شرح ماجرای کلی بده لازم نیس جزئیات بگی) بعد گفتن حقیقت شخصیت واقعیش برات رو میشه

رک و راست بهش بگو اگه واقعا بخوادت براش مهم نمیشه

اره مامانت بگه بهترع

عزیزم الان زمونه اینحوری شده ک گذشته دختر مهم تزه تا پسر .

ی درصد فک کن بهش نگفتی بعد ازدواج کردین بعد زن دایی اومد همه چیو گف خراب کرد

اون وقت چطور میتونی تو صورت همسرت نگاه کنی هرچقدر هم توضیح بدی تا ابد شکاک میمونه حتی شاید بخاطر اینکه باهاش رو راست نبودی ازت جدا بشه 

اون وقت چ احساسی خواهی داشت بهت چرا نگفتی اون موقه بهم چی. شاید بگه باید میگفتی خودم تصمیم میگرفتم بمونم یا نه

الان بفهمه خیلی بهتره فردا روز تازه عروس باشی یا با یه بجه بفهمه و به جدایی دلسردی ختم بشه

بزار خودش با دونستن همه جی تصمیم بگیزه

اینم ایده خوبی میتونه باشه

خلاصه خیلی واضح نه کل ماحرا رو اما یچیزایی سر بسته بگین بهش 

یا از طریق مادر یا خودتون یا مشاور 

عین همین ماجرا قبلا اتفاق افتاده تو فامیلمون.

اما نظر شخصی من اینه بزار همه‌چیز بدونه خودش تصمیم ب موندن بگیره

فردا روز حرفی بزنه بهش میگی منک همه چیو گفتم بزرو مجبورت نکردم بمونی خودت انتخابم کردی با دونستن همه‌چیز. 

بازم هرجور خودت صلاح میدونی به هر حال شما خودت خانواده و فامیل بهتر میشناسی جونم🌹

هرچی خیر صلاحه نصیبت 🫰

حالا از کجا میدونی تو گذشته پسرخالت کسی نبوده؟ اگر میتونی خصوصی بهش بگو آره من یه زمانی قرار بود با یکی ازدواج کنم اما به توافق نرسیدیم و نشد دیگه. میدونی که همه دخترا خواستگارا و اینا دارند

زاجع به اختلاف سنی هم به خودت مربوطه. من شخصا هیچوقت دوست نداشتم و قبول نمیکردم. اما مواردی دیدم که حالشون باهم خوبه باوجود اختلاف سنی