ریش سفیدا اومدن برای وساطت که تازه خانواده زن داداشم متوجه عمق قضیه شدن
از قضاااا اون شخص پسرخاله ناتنی مادر زن داداشم از کار دراومد !!!
(چون زن داداشم با فامیلاشون رفت و امد زیادی ندارن و اصلا تو روستا زندگی نمیکنن و فقط محل کار برادرم اونجاست قبلا همدیگه رو ندیده بودن)
یه جورایی دعوا به داخل خانواده ها کشیده شد ... و بهتر نشد که هیچ بدترم شد
داداشمم دید اینجوری حل نمیشه از طرف شکایت کرد.
شکایت اینجور موارد معمولا میره شورای حل اختلاف ، بعد از دو سه ماه دوندگی بالاخره رای به نفع داداشم دراومد و طرف مقابل موظف بود که اجازه استفاده از حق آبه رو بهش بده
باضافه۱۰۰ میلیون تومان غرامت بابت اون مدتی که از کم آبی به گیاها آسیب رسیده
اونم با اینکه بسیار پولدار بود ولی اکثر داراییش زمین بود و حاضر نبود حتی یک متر از زمیناش بخاطر دادن حق برادرم بگذره
واسطه فرستاد ... پیام داد .... تهدید کرد ...
در صورتیکه اگر خواهش و تمنا میکرد قسطی میکردیم واسش اما اون میخواست هم حقمونو نده هم قلدری کنه