2777
2789
عنوان

🦋به سوی نور🦋

| مشاهده متن کامل بحث + 3134 بازدید | 791 پست

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

استاد علی صفایی حائری(ره) :


آنها که راه می افتند تازه به خطرها می رسند و آنها که شتاب بر می‌دارند، باید حتی لرزش ها را کنترل کنند؛ 


چون در سرعت های زیاد یک دهم ثانیه انحراف، سی هزار کیلومتر انحراف است و این است که یک کبر، یک حرص، یک بخل و یک حسد و یک شتاب، شیطان و آدم و پسر آدم و یونس را از عظمت های زیاد به تبعید ها و زندان ها گرفتار نمود. 


اما ما با این که جامع الشرایط هستیم و تمام اینها را با هم داریم، هنوز زندانی شکم ماهی ها نگشته ایم. 


تفاوت در همان سرعت و شتاب است. 


در سرعت های زیاد، انحراف ها ضریب برمی‌دارند و کوچک ها بزرگ می شوند و این است که با ایمان و عشق، با حرکت و سرعت، تازه مانع‌ها و خطرها و مشکل‌ها سبز می شوند.


@seirosolouk

ای ملائک که به سنجیدن ما مشغولید                               بنویسید که اندوه بشر بسیار است

قدیم تو تهران

هرمحله ، واسه یه لات بود...

یه مصطفی پادگان نامی بود

بهش مصطفی دیوونه هم میگفتن

دیوونه اهل بیت بود

یه شب جمعه میره تو یکی از باغ های فرحزاد واسه عیاشی!

آسد مهدی قوام هم

اتفاقا رفته بودن اونجا واسه هواخوری

یکی میره به مصطفی میگه

یکم بزن و بکوبتو کم کن

آسد مهدی امشب اینجاست

میگه چشم ما نوکر بچه های

حضرت زهرا هم هستیم


میره پیش آسد مهدی دستبوسی

سید بهش میگه آقا مصطفی

ما امشب اومدیم راه و رسم

لات بودنُ یاد بگیریم

اولین قانونش چیه؟!

میگه اولین قانونش اینه که

نمک کسی رو خوردیم

نمکدونش رو نشکنیم !

سید گفت حرفشو میزنی

یا عمل هم میکنی؟!

جواب نداد ؛ نگاه کرد ..

آسدمهدی گفت پس فقط

حرفشو میزنی :)))))

چقدر نمک خدا رو خوردی و نمکدونش رو شکستی ؟!

همونجا عوض شد...

این مصطفی تغییر کرد و

شد رئیس یکی از

هیئت های بزرگ تهران


تمام زندگیشو کرد پول نقد

رفت دفتر ایت الله بروجردی

گفت من میخوام اقارو ببینم

رئیس دفتر آقا گفت دارن استراحت میکنن الان ظهره نمیشه. برو بعد بیا.

اونم خب هنوز لات بود

گفت غلط کردی! هل داد رفت داخل

چمدون رو گذاشت جلو ایت الله بروجردی

گفت حاج عمو من تمام زندگیم همین پوله ؛ همش پول نجس باج گیری! غیر این یه کت و شلوار دارم

که تنمه اونم نجس!

چیکار کنم بعد جلو امام حسین شرمنده نشم؟

آقای بروجردی بهش گفت

چمدونت بزار اینجا

کت و شلوارت هم در بیار بزار و برو...

گذاشت ؛

بلند شد تا دم در رفت

آقای بروجردی ولیّ‌فقیه بود دیگه. اختیاراتی داشت . صداش کرد و فرمود الان زیبا شدی. رفیق خدا شدی...

کت و شلوارت رو بردار بپوش .

۵ هزار تومنم بهش داد و گفت ازین به بعد پاک زندگی کن .

حرف ۶۰ سال پیشه ۵ تومن زیاد بود.


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز