بچه ها تاپیکای قبلم نوشتم اومد باهام شوهرم رفتیم
بابام حالش خوب نبود خواب بود عصرش دیالیز داشته
مامانم و داداشمم کلا بهمون زیاد محل نذاشتن 1 ساعت اینا اونجا بودیم حتی یه لیوان آبم نیوردن
از لحظه ای هم که سوار ماشین شدیم شوهرم باهام دعوا کرد تا همین یه ربع پیش اشکام بند نمیاد 😭😭😭😭😭😭دیگه بمیره هم نمیرم