خب دیگه
من به نظرم میاد شما یه کوچولو غر غرو هستی و با طعنه حرف میزنی
شوهرت چرا رفته قم و جمکران؟ دلش گرفته بوده لابد
از طرفی مردها گاهی احساس میکنن خیلی اسیر خونواده شدن میخوان ب خودشون ثابت کنن آزاد هستن
بهش حس آزادی بده
نه مطمئنم
تو سن کم خواهرشوخودش خاک کرده بعد هم پدرش الآنم مادرش
تک پسر هم بوده تک و تنها خودش می‌گفت
تو سن نوجوانی هم پدرش برای نگهداری پدربزرگش میزاشتتش بیمارستان
می‌گفت به خالش الآنم عصبی شدم به خاطر این اتفاقا بوده
خودشم از نوجوانی به بعد زندگی بدی داشتم خانوادش
نه به خواهرشوهرت زنگ بزن نه برو خونه بابات، زشته شیپور بگیری دستت همه رو خبردار کنی، خواهرشوهرت مثلا چیکار می کنه که تو نمی تونی، همه خونه ها جر و بحث هست
بابا با دقیقه آروم بگیر دختره خوب می‌دونم الان کلافه ی عصبانی احساس می‌کنی پدر عین حال که حق با تو ه ولی مقصر شدی
اولا یکم آروم بگیر بذار اونم آروم بشه
بعدشم سعی کن رو اقتدارش کار کنی و صبر و چرب زبونیت کار کن به سمت کار میره، من الان پیاماتو خوندم اعصابم بهم ریخت فکر کن اینجور با یک مرد حرف بزنی چی میشه
برا چی به خواهر شوهرت زنگ بزنی
مثل زنداداش من سریع حرفاتون میشه ولی دیگران و وسط نکش مگه میخواستی بری سینما اون بدبختی میخواستی ببری الان یادش افتادی
ببین آزادی ذهنی و فکری نداره
اتفاقا این یعنی شما براش مهم هستید ولی خودشو ناتوان میبینه
من نکات مثبت میبینم تو رفتارش خودش نمیخواد افسرده باشه
نمیخواد منفعل باشع اما روحش ضعیف شده
شما هم صبرت کمه
والا شوهرهای ما هیچ تو حالت عادی و بدون تشنج موقع کار با موبایل مثل خرید و پرداخت و پیدا کردن لوکیشن باهاشون حرف بزنی عصبی میشن شوهرتو ک زمینه هم داشته.
دیگه الان شما مادری بااااید صبوری کنی
به خاطر حق و حقوق خودت پدر رو جلو بچه ها بد جلوه نده
همین بچه ها چهار روز دیگه حرف پدر رو باید گوش کنن حساب ببرن ... اگر پدر رو زیر سوال ببری مشکلاتت هزار برابر میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
