امشب برای عموی فوت شده ی همسرم قران خوانی وشام داشتن
دورهمی فامیلیه
دفعه قبل که رفتیم ترافیک بود اخر وقت رسیدیم
برادر شوهر بزرگ وحشیم که خیلی هم حسوده باشوهرم تا دیده بودش بحث کرده بود و ماسریع نرفته از دم در برگشتیم خونه
پدرشوعرمم مثل همیشه از پسر بزرگش دفاع کرده بود
امشب جاریم زنگ زد چرا نیومدی منم گفتم ما دعوت نبودیم که
گفت چرا همه هستن فقط شما نیستین
خیلی از سرشب عصبی ام
بااینکه مقصر وابرو ریزی از سمت اون بوده ما رو پدرشوهرم نبرده بااینکه داداشا الان خوب شدن باهم
تازه چند شب پیش خوب وخوش خونه مادرشوهرم دورهم بودیم
شما جای ما بودین چی عمس العملی نشون میدادین
واقعا خیلی بده که ۵تا بچش گفته بیان فقط مارو پس زدن