خیلی دلم گرفت
کاملا بی حوصله بود باهام
همیشه شوخی میکرد یکی من میگفتم یکی اون
منو به هر طریقی میخندوند
ولی امروز فقط با یکی دو کلمه جوابمو داد یبارم ازش سوالی پرسیدم جواب نداد گفتم با توامااا گفت نشنیدم چی گفتی
کاملا معلوم بود حوصله منو نداره
ولی یکی از همکاراش ( مرد) زنگ زده بود بهش باهاش حرف زد خوب شوخی ام میکرد
ولی من نه
با من نه
خیلی بهم برخورد
اومدم تو آشپزخونه یه لحظه اشکم در اومد
من که کاری نکردم واقعا
خیلی ناراحتم نمیدونم چکار کنم
باهام حرف نمیزنه بحث نمیکنه
شوخی نمیکنه
نمیخنده
ولی با بقیه خوبه
خیلی بهم بر خورده