یکی از زمانی یادم میومد منو قربانی اشتباهات خودش میکرد، مثلا اگه اتفاقی می افتاد که اون مسببش بود می انداخت گردن من ، با اینکه من یه بچه بودم و اون یه بزرگسال
از زمانی یادم میومد مسخره ام میکرد و میکنه ، هر قدر که تلاش میکردم با اعتماد بنفس باشم و کافی باشم بازم همش مسخرم میکرد، با اینکه نسبت به هم سنای خودم چند قدم همیشه جلو بودم ( بقیه همیشه بهم میگفتن اما من از بس اعتماد بنفسم کم بود و این هی مسخرم میکرد فکر میکردم هیچی نیستم)
هر موقع لباس خوشگلی میپوشیدم و میپوشم یا به خودم میرسم جوری خردم میکنه که فکر میکنم زشت ترین شدم و میزنه تو ذوقم یا اصرار میکنه برم یه چیز زشت بپوشم یا بیخیال این چیزا بشم
یا مثلا هر موقع چیزی میخریدم یا میخرم یا کسی ازم تعریف میکرد و میکنه ، همیشه بی محلم میکنه یهو و انگار من آدم نیستم یا با عصبانیت منو از خودش طرد میکنه
هر وقت هم بهم خوش میگذره حتما باید بزنه تو ذوقم
هر وقت هم تو بحثی که توش مهارت دارم کسی نظرمو میپرسه ، یا میپره وسط حرفم و مسخرم میکنه یا به نحوی جلوی بقیه خوردم میکنه
اینا یعنی خیلی ازم متنفره یا چی؟