جاری من تا حالا چند بار پیش اومده شوهرش خواسته بره جایی، این چون تنها میموند گفت میام خونه شما
یعنی اصلا به هیچ وجه حاضر نیست تنها بمونه خونشون!
همشم دلش میخواد بیاد خونه ما!
بعد به منم زنگ نمیزنن
برادرشوهرم زنگ میزنه به شوهرم میگه خانمم میخواد بیاد اونجا، شوهرمم تو معذوریت میگه باشه
واقعا کلافه شدم از دست این ادم
به من چه که اون تنهاست اخه؟!
خب راحته باهات
اینبار خواست بیاد اگ راضی نیستی بگو عزیزم شرمنده من کار دارم میرم بیرون
اگه در این حد رفت و امد دارید ازش بپرس : چرا به خودم زنج نمیزنی؟
که حداقل بتونی یه بهونه بیاری
نمیشه با جاریت بگی بیاد خونه ما مردیم از بی مهمونی 🙂🙃
سرد برخورد کن
ی بار ک خواست بیاد ب شوهرت بگو میخوام برم فلان جا کار دارم نیستم
خوشت نمیاد ازش؟
یبار که اومد ول کن برو با دوستات بیرون. اون و شوهرت تنها بمونن معذب بشه خخ
به شوهرت بگو
یه‌روز تو برو خونش
اگه بحث راحت بودن بود، حداقل یه بار وقتی من و بچه هام تنهاییم اونم ما رو تعارف میکرد که بریم خونش
مشکل اینجاست که اینا فقط رفت و امد یه طرفه دوست دارن
دو ساله خونه خودشونن ، تو این دو سال هر بار خواستن بیان خونه ما در خونمون باز بوده به روشون، ولی دریغ از اینکه یه بار بگن شما هم بیاین خونه ما
دو سه بار هم پیش اومد خودمون گفتیم اگه هستین بیایم خونتون، که بهانه اوردن گفتن نیستیم
بهانه بیار بگو خونه نیستیم بیرونم عزیزم اگه شما خونه این بیرون ک کارمون تموم شد یک سر میایم پیشت
