2777
2789

سلام دوستان 

من سابقه جدایی در دوره عقد داشتم. بعد از ۶ سال ی خواستگار برام اومد ک به دلم نشست. اون بعد چند ماه ازدواج از زنش جدا شده بود دلیلش هم این بود که زنش مریض بود و ازینا مخفی کرده بود. ی دروغ اون اولا گفت ... گفت توی عقد بوده... من چشم پوشی کردم... اوایل کلی خرید میکرد کلی محبت زبونی کلی پیگیری کلی عشق هرشب گل، هرشب رستوران.. میشه گفت زندگی مورد علاقه من داشت شکل می‌گرفت... تا اینکه رفتیم مسافرت و دیدم سر اجاره سوییت و درواقع سر پولش کلی عصبی شد. دوست نداشت پول خرج سوییت کنه . یا مثلا دیدم که اهل اینکه بخاد جای خوب غذا بخوره بخاطر هزینه اش نیست. تو همون سفر، روز آخر دعوامون شد سر اینکه داشتم غذا میخوردم و اون قیافش تو هم رفته بود.گفتم چراقیافتو اینجوری کردی دیگه واویلا... کلی تحقیرم کرد ایرادهامو به روم میاورد میگفت می‌برمت خونه بابات منو از هیچکس نمیتونی بترسونی این چ زنی بود من گرفتم و...بعدش هم مث چی پشیمون شد البته

گذشت تااینکه خونوادش رفتن حج

مدام میگفت پول ندارم عروسی بگیریم خونوادمم پولاشون اونجا خرج میشه بهم کمک نمیدن . مردی ک ی عالمه ب نیاز مادی من اهمیت میداد شده بود مرذی ک جرات نداشتی ازش چیزی بخای.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اره داریم گوش میکنیم

یه دل میگه برم برم       یه دل میگه نرم نرم       طاقت نداره دلم دلم       بی تو چه کنم            پیش ای عشق زیبا زیبا          خیلی کوچیکه دنیا دنیا         با یاد تو ام هرجا هرجا      ترکت نکنم            سلطان قلبم توهستی توهستی       دروازه های دلم را شکستی شکستی         پیمان یاری به قلبم تو بستی تو بستی  با من پیوستی 

من هم چیزای ضروری میگرفتم ن مثل خیلی از خانوما مدام آرایشگاه درحال قر و فر باشم. خودمم شاغل هستما ولی داشتم برای جهیزیه خرید میکردم. اصلا درامدش رو نمیگف بهم تنها چیزی ک میگف این بود ک ندارم ندارم و بهونه اش هم این بود که عروسی نزدیکه باید پول حمع کنم خب برام قابل درک بود

گذشت تااینکه خونوادش رفتن حجمدام میگفت پول ندارم عروسی بگیریم خونوادمم پولاشون اونجا خرج میشه بهم کم ...

عزیزم خیلیا بمباران عشقی می‌کنن چند ماه اول تا طرف مقابل رو وابسته خودشون کنن و این از سیاستشونه 


همون اول که شما این رفتار هارو دیدی باید متوجه میشدی

 درباره مهاجرت تحصیلی راهنمایی کردم، لطفاً اول تاپیکا رو بخونید، ممکنه جوابتون همون‌جا باشه :)

ب عروسی ک رسیدیم هی میگفت کل ارایی حذف شه گرونه یا دیجی فلانی نباشه چون گرونه اصلا. ی وضعی 

منم همش کنار اومدم 

هرچیزی هم ک میشه میرع میذاره کف دست ننه باباش

بعد عروسی ک زمستون بود تاالان هم مدام میگه ندارم چون میخام ماشین عوص کنم همش سرپول دعوا داریم میگه خودت خرج کن یا مثلا توقع دارع من میوه بخرم برای خونه و خریدای خونه رو بکنم. منو جلو خونوادش خراب کرده چون هرچی میگفتم میذاشت کف دست مامان باباش. ماهیانه تصمیم گرفته ۲ تومن بده بعد اینقدررر منت میذاره همش میگه باید حساب پس بدی چکار کردی این پولو

از مسایل مالیش اصلا خبردار نمیشم رفته بود پولاشو بامشورت مادرش گذاشته بود بانک سپه بعد قضیه هک شدن عصبی بود اومد سر من خالی کرد لباسمو جر داد منم قهر کردم و قرار بر جدایی شد ولی مادرش نمیذاره میگه باید بسازین

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز