از همه زندگیش براش میگه
گاهیم مادرشوهر رو بر علیه من خراب میکنه
من دوری و ارتباط کم رو انتخاب کردم و زندگیمو به شدت از چشم حسودشون پنهان کردم
اما گاهیم دلم میشکنه میگم حیف این زندگی خوبی که دارم رو کسی نمیبینه .ولی چه فایده از خوشیهامون هرچی بفهمن خرابش میکنند
هرچند خفته ای یکبار مجبورم ببینمشون ولی هیچی از زندگیمون لو نمیدم کنارشون
سرت درد میکنه واسه دردسر؟
خیلی خوبه ک بنظرم
کار خوب رو شما میکنی
بهترین کار رو میکنی . طبق تجربه چندین ساله دیگه . پنج ده یا بیشتر
جاری شما هم از این صمیمیت پشیمون میشه و رویه ی شما رو پیش میگیره
اونموقع شما تفاوت تون اینه که از شما چیزی نمیدونه و دشمنتونه اما از اون همه چیز رو می‌دونه!
یعنی چطوری پنهون میکنی زندگیتو ؟متوجه نشدم
اگ مادر شوهرت خوبه توام خوب باش مادر ک ب زندگی بچش نباید حسودی کنه اگ حسودی میکنه ک کار خوبی میکنی
الان دقیقا مشکلت چیه؟
خوبه که رویت چون بفهمم شادی زندگیتو خراب میکنن
هیچوقت خوشی های زندگیتو نشونِ بقیه نده
واقعا مردم از چیزی که فکر میکنی بخیل تر و تنگ نظر ترن.
به نظرم لازم نیست با همه ی خانواده ی شوهر رابطه رو کمرنگ کنید
اگه خوبن شما هم خوب باش تا وقتی لازم شد بتونی از حمایتشان استفاده کنی
دوری و دوستی رو برای خانواده های مشکل دار و دخالتگر و منفی توصیه میکنم فقط
این جمله که این زندگی خوبی که دارم حیفه کسی نمیبینه اخه ینی چی خدایی؟!
اگه خوبه خداروشکر چرا بقیه بفهمن و حیف باشه!
یعنی هرجی اتفاق میفته رو براش نمیگم
هرچی تو خانواده مادرم میگدره هیجی خبر نداره
طلا یا چیزی میخرم پنهان میکنم چون مادرشوهرم چشمش درمیاد
ولی جاریم از سیر تا پیاز زندگیشو میگه و مادرشوهرمم ذوقشو میکنه
از کوچیکی مادرشوهرم پسر اولشو بیشتر شوهرم دوست داشت الان حتی بین بچه هامونم تبعیض میزاره
منم فاصله بیشتر رو انتخاب کردم
دعوتمون میکنن برا ناهار میریم زود برمیگردیم .اگر به من بود همونم نمیرفتم
