من نامزدم با گول و زور بهم نزدیک شد و جدا شدم یه مدت طولانی کسی نمیدونست و منو تهدید و مجبور به خواسته هاش میکرد اما من قبول نکردم و اون به خونوادم گفت و دیگه نمیتونم تو چشماشون نگاه کنم حالم خیلی بده بخاطر من نتونن چیزی بگن و اون طرف بگن خودشم خواسته و بی حیا جلوه داده بشم رفتم دکتر دیروز و نامه داد و گفت سالمی و نوعی هست که خونریزی نداری ،ولی بازم حالم بده لطفا کسی مرگ با درد کمتری میدونه بگه دیگه نمیتونم خیلی اذیتم یکساله تازه با این شرایط من درس میخوندم قبول شدم تازه داشتم براش خوشحالی میکردم اما ن من خیلی حالم بده خجالت میکشم و نمیتونم بفهمونم منو مقصر ندونید
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چی میگی دختر بخاطر یه سگ ولگرد میخای خودتو بکشی تو که گناهی نداری دکتر هم که رفتی و پاکیتو ثابت کرده واسه چی باید خودتو بکشی همه اینا در طول زمان تموم میشه اصلا فکرشم نکن توکل کن بخدا میدونم واست سخته ولی تحمل کن
آقا هستم...که داند بجز ذات پروردگار ؛ که فردا چه بازی کند روزگار
هیچکدوم خودکشی راه عاقلانه ایی نیست کاریه که شده خودکشی تودردو رنج خانوادت روبیشتر میکنه عاقل باش وبیشتر مواظب خودت باش.
من خدا رومیبینم به شکل نور درمحیطی نیمه روشن پراز عطر گل با نورهای کوچک معلق درهوا با چشمه کوچک زلال صدای اهنگ صبح درمادرید گوش رو نوازش میکنه ومن درآغوش خداوندم دوستم داره بدون که به من نیازی داشته باشه.
ازش جدا شو و رو اعتماد به نفس و عزت نفست کار کن نمیشه که آدم سر همچین چیز مسخره ای خودشو بکشهههه پاک بودن و نبودن تو ربطی به بکارت نداره این افکارو بریز دور