پدرشوهرم یه باغ بزرگ داره پر میوه . اما خوششون نمیاد ما بریم برای خودمون بچینیم . منم هیچوقت دست نمیزنم . یه بار باردار بودم یه ظرف چیدم بعدا صدای مادرشوهرمو شنیدم که ما خودمون هنوز نخوردیم خانم اومده چیده منم میوه رو با ظرفش دم در خونه اش گذاشتم برگشتم خونه ام