پدرشوهرم یه باغ بزرگ داره پر میوه . اما خوششون نمیاد ما بریم برای خودمون بچینیم . منم هیچوقت دست نمیزنم . یه بار باردار بودم یه ظرف چیدم بعدا صدای مادرشوهرمو شنیدم که ما خودمون هنوز نخوردیم خانم اومده چیده منم میوه رو با ظرفش دم در خونه اش گذاشتم برگشتم خونه ام
یعنی اینجور ادما نمیگن خب من بمیرم فردا همه ی اون باغو درختا و میوه هاش مال اینا میشه؟
چجوری میخوان از دنیا دل بککنن برن؟
کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...//////////////////////// آلبر کامو / یادداشت ها: با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.». //// پایان زندگی او، یک روز پربرکت است...
200 سال پیش وقتی آمریکایی ها در لجن و کثافت زندگی میکردند ایرانیان مسواک میزدند.200 سال بعد وقتی آمریکایی ها کره ماه را فتح کردند ایرانیان همچنان مسواک میزدند!! آخه بهداشت خیلی مهمه
الان پیام داده داریم میزیم بیا توام برسم هم برا خودت بچین لواشک درست کن هم یکم به ما کمک کن نمیدونم ...
واقعا نمیدونی چی جواب بدی؟😐
کارشان تفکیک است : زن را از مرد، عقل را از بدن، انسانیت را از جامعه...//////////////////////// آلبر کامو / یادداشت ها: با مرگش شادی وصف ناپذیری شروع میشد اما عذاب همین است:«آنها بموقع نمی میرند.». //// پایان زندگی او، یک روز پربرکت است...
اگه از اون اتفاق خیلی وقته گذشته و فقط همون یکبار بوده است رفتار بدشبه نظرم فراموش کن برو کمکشون
بله چهار سال گذشته بعد اون هم کمک زیاد کردن بهمون ولی اون اتفاق و اون ظرف میوه باعث شده هیچوقت دیگه نرم تو باغشون هر چند که خودشون اصرار کردن . اما دیشب گفتم باشه میام الان نمیدونم چه بهونه ای بیارم
باغ اونقد بزرگه که اگه من یه درختم خالی کنم چیزی ازش کم نمیشه منم باردار بودم یهو دیدم هوس کردم وگرن ...
منم پدر شوهرم باغ داره اینقدر بی تفاوت رفتار کردم بزور میچینه میگ ببر ولی اوایل خیلی خوشم میومد بعد مادرشوهرم انگار وارد حریمش شده باشم تدافعی عمل میکرد