حالا انقد حالم خرابه دست خودم نیست دوس دارم طلاق بگیرم انقد دلم پره دوس دارم زار بزنم از این بخت نحسم
یه شوهر خاله ام دارم اونجا مغازه داره گاهی ب شوهرم سر میزنه دهنش هم لقه با خودم گفتم اگه منشی زن گرفته باشه اون درجا ب خالم خبر میده بعد میگم شاید خالم فهمیده نمیخواد بمن بگه ک حالم خراب نشه چون میدونه من نمیتونم جدا شم شرایط ندارم بچه دارم و هزارتا مشکل دیگه