یکبار ازدواج کردم جداشدم
الان ازدواج دومم
باشوهرم عاشقانه ازدواج کردیم خیلییییی جنگیدیم برای همدیگه
شوهرم از لحاظ مالی چیزی کم نمیذاره،شغلش خوبه
تااومدیم خونه خودمون بچه دارشدیم
یهو بی دلیل شوهرم توی ماه ۸بارداری بهم خیانت کرد
دروغ گف
کل باورام نسبت بهش عوض شده
دائم فک میکنم ک دروغ میگه
ازش بدم اومده
الان حق زنگ زدن نداره بهم اگ کاری داشته باشه پیامک میده
دکتر خودم نامه ارجاع داد ب روانکاو گف افسردگی گرفتی اگ جلوشو نگیری حاد میشه
حالم خوبه یهو انگار داغم تازه میشه میشینم گریه میکنم
همه در حسرت زندگیم هستن
از ی طرف ازش بدم میاد
از ی طزف میگم دخترم چ گناهی داره
از ی طرف آبروم
همه هم میگن ببخش و فراموش کن