خواهر شوهرم با شوهرش اومدن خونه مادرشوهرم از تهران
مادرشوهرم تنها زندگی میکنه
خواهر شوهرم سه تا بچه قد و نیم قد داره برای هر وسیله ای و خورد و خوراک و نیازاش زنگ میزنه به ما و داداش دیگه ش
سه تا داداشن ، یکی محل نمیده باهم قهرن ، این دوتا عین ماشینای سوخت رسانی هی میرن و میان و چیزی میبرن
بعد چون زن اون دعوا میکنه ازش مخفی میکنن
من تا الان خودمو کنترل کردم جلو روم از شیر مرغ تا جون ادمیزاد میخره شوهرم میبره ، انقدر خره نمیگه چرا شوهرش نمیگیره ، شوهرشم بیشتر میره خونه فامیلای خودش
من اگه بگم بالای چشم خواهرت ابروعه دعوا میشه، میدونم نمیتونم چیزی بگم به شوهرم
به اونام چیزی بگم به گوشش میرسونن و مخفی میکنن ازم مثل جاری کوچیکم که نمیفهمه شوهرش چقدر خرج خواهرش میکنه
نمیدونم چیکار کنم همه ش دارم حرص میخورم
هرسال همینه
امسال که انقدر گرونیه و وضعیت اینطوریه بدتر شورش دراومده