مامان من ی جایی با ی آقا پسری آشنا شد و بعدش که پسره منو دید شروع کرد به مامانم بگه من دخترتو میخوام و فلان بعد اینم بگم ما از همه لحاظی از اون آقا پسر بالاتریم و اون تو شهر ما ی خونه داره و تنهاا زندگی میکنه به خاطر شغلش اینجاست و کم کم این موضوع با بابام در میون گذاشته شد و اون آقا پسر رفت و آمدش با ما شروع شد حتی ما میرفتیم دهات اونا خونه خانوادش رفتیم و خواستگاریم اومدن و کم کم منم عاشقش شدم و به شدت وابستش ولی مشکلم اینجاس که تو این دو سال مامانم دائم با اون آقا پسر زنگ و پیام میدادن و مامانم تموم مزاحمتاش و به اون پسر میگفت و ایشونم برخورد میکرد یا میخواستیم بریم بیرون مامانم هرچی میپوشید میگفت این تنگه این کوتاهه نپوش ولی اصلا به من کاری نداشت حتی اگه لخت میرفتم و میگم حساسیتش به مامانم زیاد بود و من میگفتم کسی مزاحمم شده میگفت تو از پس خودت بر میایی
من از رابطه باهاش اومدم بیرون و خیلی داغون شدم اما هنوزم جلو چشمم هم زنگ میزنن بهم هم پیام میدن میگن ...
خب تموم نشه تنها راه فرارت درست وشغلته بخون برو حتی اگه تونستی توشهر دیگه زندگی کنی برو شهردیگه دانشگاه بخون ازسم خالص محیط اطرافت فاصله بگیر
جگرگوشه مو ۱۵هفتگی از دست دادم ولی معتقدم باوردارم خدایی که توی قرآن خودش گفته من قادرم مرده هارو زنده کنم پس قطعا میتونه پسرمنم بهم برگردونه🙂یه روزی چرخ این دنیا برای ماهم میچرخه کلیک میکنه روی ما ومیگه اینبارنوبت خوشبختی شماهاست!😊بارالها!غلام درخونه تم چرااینهمه منو عذاب میدی؟یه بارمنومیکشتی بهتربود!خدایا منوببخش! غلط کردم فقط منو ببخش وپسرم رو بهم برگردون!😭تیکربارداریم نیست برای اینه که اِنءشااَلله خُردادماهِ اِمسال حامِله باشَم وبِمونه بَرام ودیگه هیچ مشکلی ازهیچ جهتی پیش نیاد برای خانواده مون !❤به امیدروزی که خنده هام بشن مرحم غمای دلم!مرحم زخمای 16ماه قبلم!به امیدروزی که این متن بشه برام یه باورواقعی که «تاخداهست ریشه هیچ ارزویی خشک نمیشه»💓
اره. حالا تو روز عروسیشون تو تالار همه فک و فامیل رو جمع کردن و خودش و دخترش رفتن بهترین آرایشگر شهر به ارایشگره گفته منو خوب ارایش کن انگار عروسم و زود تموم کن برم به مهمونا برسم اونم انجام داده بعد با داماد فرار کرده چند ساعت بعد عروس زنگیده به داماد تموم شدم بیا دنبالم گفته من با عروسم فرار کردم تمام. مامانشم گفته همه رو جمع کردم تالار همه بفهمن یجا که من فرار کردم و تو و پدرتم خوش باشید
لطفا برا شادی روح خواهرم و پدرم با دلهای پاکتون صلوات بفرستید خدا هیچگاه داغ عزیزی رو بهتون نشون نده عمر گرون گذشت نفهمیدم بعضیهایی که روم میخندن صرفا دوستدارانم نیستن دشمنن با سلاح خنده
بابام میگه چیزی بینشون نیس اون فقط حامی و تکیه گاه مامانه مواظبشه
چندسالته؟ببخشیدا ولی چه پدر بی عقلی داری
جگرگوشه مو ۱۵هفتگی از دست دادم ولی معتقدم باوردارم خدایی که توی قرآن خودش گفته من قادرم مرده هارو زنده کنم پس قطعا میتونه پسرمنم بهم برگردونه🙂یه روزی چرخ این دنیا برای ماهم میچرخه کلیک میکنه روی ما ومیگه اینبارنوبت خوشبختی شماهاست!😊بارالها!غلام درخونه تم چرااینهمه منو عذاب میدی؟یه بارمنومیکشتی بهتربود!خدایا منوببخش! غلط کردم فقط منو ببخش وپسرم رو بهم برگردون!😭تیکربارداریم نیست برای اینه که اِنءشااَلله خُردادماهِ اِمسال حامِله باشَم وبِمونه بَرام ودیگه هیچ مشکلی ازهیچ جهتی پیش نیاد برای خانواده مون !❤به امیدروزی که خنده هام بشن مرحم غمای دلم!مرحم زخمای 16ماه قبلم!به امیدروزی که این متن بشه برام یه باورواقعی که «تاخداهست ریشه هیچ ارزویی خشک نمیشه»💓
بابام میگه چیزی بینشون نیس اون فقط حامی و تکیه گاه مامانه مواظبشه
بعضیا مرزهای روشن فکری رو تا احمق بودن پیش بردند.
متاسفم که تو چنین خانواده ای هستی😔
همه میگن که به خاطر دعای شما دوستان نی نی سایتی،حاجاتشون برآورده شده.دوستای خوب و همیشه مهربونم،میشه من هم مهمون دعا و صلوات تون کنید؟فدای نفس های گرمتون ♥️♥️