2777
2789
عنوان

عشق یک طرف لطفا کمک کنید

209 بازدید | 14 پست

یکیرو دوست دارم البته یک طرفس

روزی هزاران بار از خدا طلبش کردم نمیشه نمیدونم چرا

فکر کنم من لیاقتش رو ندارم

حالم بده

از همچی افتادم

دیگه حتی علاقه ای به زندگی ندارم

نمیدونم چیکار کنم

از خدا بارها خواستم که یا بهم بدش

یا ولا فکرشو از سرم بنداز

میشه راهنماییم کنید

خسنم

دعایی هست که فکرش از سرم بیوفته؟

یا حداقل مهرم به دلش:((((

خودش میدونه

بابا به مامان چیزی نگو 🥲‌‌‌‌‌🌹🌹🌹 این که نمیتونی جواب بدی میری تو تاپیکام میگردی برای جواب سوالت چیزی از من کم نمیکنه خودتو زیر سوال میبری🌹🌹🌹اگر ادعای شخصیت دارین درست صحبت کنین تا درست باهاتون صحبت بشه 🌹🌹 تاپیک فیک میزنی دنبال احترام نباش 🌹🌹

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

منم تاحالا اکس رل هیچی نداشتم به پسریو ۱۱سالگی می‌دیدم همیشه از دور بخدا تاحالا نزدیکشم نشدم نمی‌دونم چی شد یهو عاشقش شدم از دور هی میگفتم بهش برسم چرا نمی‌رسم تا اینکه رفیقم عشق یکطرفمو فهمید به اکس پسره گفت عاشقشم اکسشم همه‌چیز گفت لاشی دختر باز حتی با دخترا رابطه..داشته و هرروز با یه نفره و لب میگیره بعد فهمیدم چرا خدا منو بهش نرسوند چون لاشی و اشغال بود 

اکانت دست دونفره 🫂🤍🐥 آرزو مـیـکنـم فـرامـوشـت کـنـم هـمـونـطـوری کـه مـنـو تـو یـک روز فـرامـوش کـردی رفـتـم ابـدی رفـتـم و دنـیـامـو خـامـوش کـردم🫀🌿

اقتدار درونی داشته باشید ..واسه خودتون وقت بزارید خودتون ارزشمند تر بدونید واسه رشد خودت وقت بزار خودت رو رشد بده قطعا خیری هست که اون آقا تو‌زندگی شما نمیاد الخیر فی ماوقع خیر در چیزی است که رخ میده 

منم سنم کمتر بود خیلی اینجوری بودم و واقعا اذیت میشدم ، نمی دونم چرا اینقدر احساسی بودم و واقعا کسی درکم نمی کرد ، باور کن بهترین روزهای زندگیم بجای اینکه بشینم درست درس بخونم همش به اون که دوستش داشتم فکر می کردم و انگار طلسم شده بودم ، حس می کنم این چیزا از کمبود محبته و تاثیر فیلم ها و رمان ها بود که من از اون یه آدم رویایی و فوق العاده جنتلمن تو ذهنم ساختم ، و همش نگرانش بودم و زندگی با اون را تصور می کردم ، الان نزدیک ۱۰ سال میگذره ، اصلا نمی دونم کجاست ولی میدونم زنش وکیل پایه یک دادگستریه ، الان میگم کاش تو اون روز ها برای موفقیت خودم تلاش می کرد ، وقتی موفق بشی باور کن همه جذبت میشند

فقط خواهش میکنم بهش نگوخواستی باهاش دوست معمولی باش بشناسش ببین آدم خوبیه اصلا

فقط احساس میکنم دوستم داشته

از چشمش افتادم 

میشه بگی چجور خودمو تو دلش جا کنم؟

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز