مادرشوهرم نزدیک دوهفتس خونه ماس 😐

عزیزم شب که کوچه خلوت بود و هیشکی نبود یه ترقه از پنجره پرت کن تو کوچه بیا دراز بکش...همین که ترکید پاشو داد و هوار کن که زدن ...چمدونشو جمع کن بفرستش پیش دخترش

۱۲ نفرن

خب برن جایی رو اجاره کنن

همسایه ها گناه دارن🥲

تو کفشش نمک بریزه بهتره

من یه بار باردار بودم تازه خونه خریده بودیم‌منم کمرم درد میکرد بعد مادرشوهرم باشوهرم‌همش مبلامو جابجا میکردن خودشون دکور تعیین میکردن من‌رفتم اتاق خوابیدم‌یهو شوهرم‌یلند کفت بیا توهم نظر بده

منم داد زدم مامانت بگو نظر بده خونه ایشونه من چیکارم که شوهرمو شستم‌زد بیرون مامانش‌دید اوضاع خیته وباعث دعوای ماداره میشه فرداش رفت خونه ش

همسایه هام باید باور کنن تا مادرشوهرم باور کنه

🤣🤣🤣🤣🤣🤣واییی

چرا شستی ملافه هارو؟میذاشتی بمونه شب اومد میگفتی مامان خیس کردی بشور بچه مریضه من نمیتونم

بهترین کار اینه بهش کار بده نذار بیکار بمونه

بچه مریضتو بهونه کن

غدا هم هرچی هست بپز تو تنهایی ب شوهرت بگو ما بچه داریم الانم ک شرایط اینه فردا اتفاقی بیفته باید ی پولی تو دستمون باشه یا ن،پولاتو برای غذای بیرون و ریخت و پاش الکی نده باید بیشتر از قبل حواسمون ب خرجمون باشه

شوهرتم چیزی گفت بگو مگه یکی دو روزه ک مهمون باشه الان دیگ داریم باهم زندگی میکنیم

شاید خدایی نکرده به این زودیا تموم نشد

یا خودتو به مریضی بزن و بگو شرایط مهمون داری ندارم 

یا اگه خیلی پروان دعوایی راه بنداز تا برن خونشون 

یا بگو دور از جون مامانم کمر درد گرفته باید برم کمکش