از سال ۹۵عروسی کردم توی این سالها خیلی راها رفتیم واس بچه دارشدن ای وی اف هم کردیم نشد شوهرم مشکل کروموزوم داره امکانش خیلی ضعیفه ک بچه داربشه خیلی این سالا عذاب کشیدم مادرشوهرم بهم گیر میداد نمیتونی ی بچه بیاری .بحث بچه ب کنار.شوهرم ازین آدمای هست ک افکار د ا ع شی دارن باید حجاب کامل داشته باشم ی ذره نباید عطر و ارایش داشته باشم هیچ جا بابا منم زنم دلم یکم رسیدگی میخاد بوی خوش میخاد زیبایی میخاد چندروز پیش عروسی خاهرم بود دوشب بود شب اول مابراش جشن گرفتیم شب دوم شوهرش جشن گرفت انقد از دماغم درآورد شب دوم نتونستم برم عروسی خاهرم مامانمم بخاطر ناراحتی من نرفت درواقع شوهرم نذاشت برم بعدش ی بحثی شد سر این مساله مامانم بهش توپید بعد داداشم بهش گفت خاهرمو برگردون خونه . نبرش خونت. خونه ی من شهر دیگس. تو این سالا خیلی ازین بابت اذیت شدم ک همچی رو گناه میدونه بخدا توی همه چیزم نظر میده اینکارو کن این کارو نکن این گناهه اون گناهه تازه تو ی اتاق هستم تو حیاط پدرشوهرم پارسال ب سختی تونستیم ی خونه مستقل بخریم ک قسطاش این ماه تموم میشه دیگه نصفش ب نام منه. من تو شهر غریب ازخانواده م دورم تااخر عمر هم بچه نخواهیم داشت شوهرم صب میره کار شب میاد همیشه تنهام بگم شوهرم دست بزن هم پیدا کرده تایکم عصبی میشه سرم فریاد میکشه میاد بالا سرم یا میزنه یا دستشو میگیره ک بزنه همش فریاد هاش تو گوشمه ازنظر قیافه هم اصلا چنگی ب دل نمیزنه بلاجبار باهاش دارم زندگی میکنم ب خاطر ابرو. این اخرا ی زن از فامیلاش شوهرش خونش نبود واس ی مدت رفته بود جای دیگه زنش تنها بود شوهرم ی رفتارای خاصی داشت وقتی اونومیدید رفت وامدهای بی مورد میکرد جایی ک اون خانوم هم بود بهش ی شک های کردم ک متاسفانه وقتی باهاش درمیون گذاشتم گفت ب تو ربطی نداره تحمل نداری برو خونه بابات
قرار شده خونه رو بفروشه ب اندازه ی دونگم ب عنوان مهریه پرداخت کنه ولی شک دارم بتونه بفروشه ب سرعت
عزیز کافیه اجازه فروش بدی و تموم بعد خطبه طلاق یک هزاری دستت نمیده اگه مهریه میخای قانونی برو جلو و توی توافقنامه قید کنین که نصف خونه برا توئه و با این شرط راضی به طلاق شدین
معیار داشته باش ،تحت هیچ شرایطی بامرد بچه دار ازدواج نکن.الان خانمهای سن بالا با داشتن عروس داماد ونوه،باپسرمجرد ( حتی دیدم ۱۰ سال کوچکتر ازدواج میکنند) اعتماد بنفس داشته باااااش
پسری دارم که ماهه مطمئنم یه روزی آقاوکیل میشی و من بهت افتخار میکنم،میخوام بدونی مهمترین عشق زندگی مادری دوستت دارم مرد مادر
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
عزیزم بدتر از این دیگه یک درصد وجود داره این یک. دو اینکه مگه خودت قدرت تصمیم گیری نداری؟ هر کی بیاد سراغت باید قبول کنی؟ بعدم ۳۴ سال تازه اول جوانیه چقد ناامیدی
همیشه میگفتم خدایا چرا هرکار میکنیم ی بچه نمیدی حکمتت چیه . این اخرا میگم خداروشکر ک بچه ندارم پس حکمتش این اخلاقای شوهرم بود اخه اوایل زندگی اخلاقش خیلی خوب بود تاچندسال بعد نمیدونم چرا یهو تغییر کرد عصبی شد بی حوصله شد دست بزن پیداکرد