یکی از هم دانشگاهیام بود طی یک مراسم تو دانشگاه هم صحبت شدیم
متوجه شدم از من خوشش اومده اما ما صرفا دوست بودیم و اون همش میگفت هیچکس به من نه نمیگه و خودش دست بالا میگرفت
بعد که از زیر زبونش کشیدم گفت من پیشنهاد نمیدم چون میدونم جوابت چیه
منم پرسیدم خب جوابم چیه
اون گفت بهم میگی نه که ثابت کنی همه به من آره نمیگن
خلاصه گذشت هر دو قبول کردیم تو رابطه باشیم
زودتر از چیزی که فکر کنید دعوامون شد
چون هر دو خیلی پیش داوری میکردیم بدون اینکه بپرسیم
ی مدت گذشت ما آشتی کردیم ولی نه اینکه تو رابطه باشیما فقط حرف میزدیم
یبار بین دعوا گفت من اصلا به تو فکر نمیکنم و این حرفا
اما من دلم میخواد باهاش ارتباط بگیرم
حالا وقتی بهش پیام میدم گاها جواب میده و سرسنگین نیست اما شوخی شوخی میگه من دوسش دارم و این پیامایی ک براش میفرستم از رو علاقس
اصلا نمیدونم چیکار کنم رهاش کنم؟ (سختمه)
بهش ابراز علاقه کنم؟
جذبش کنم؟ (آخه چجوری؟)