من برای دوستام طلا میبردم (البته همه پول جمع میکردیم و طلا می خریدیم) اما عروسی من که شد هر کی هر چی تو خونه اضافه داشت از ظرف و ظروف برام آورد
من هدیه نداده بودم که پس بگیرم اما راستش انتظار اینم نداشتم
اگر چیزایی بود که کاربردی بودن دلم نمی سوخت
برای همین یه گوشه قلبم مجروح شد واسه همیشه