انوشیروان ساسانی به خاطر پیر زنی که حاضر نشد خانه اش را بفروشد دیوار کاخ کسری را کج بنا کرد یکی از بزرگان از او پرسید این کجی از بهر چیست ؟ انوشیروان گفت (( این کجی از راستی ماست ))
یکی بهم گفت اگر عرضه داشتی زن ت رو نگه میداشتی ؟
ماجرای کجی کاخ کسرا انوشیروان رو بهش گفتم
میدونی چرا دیوار کج شد ؟
از راستی ما بود
گفت مگه میشه
گفتم آره چرا نشه
وقتی همه جوره طرف رو تامین کنی از راستی
طرف دنبال ایراد بنی عزرائیلی میگرده
بعضی موقع باید طرفت رو درگیر مشکلات کوچک روز مره بکنی
همین مشکلات روز مره مالی از خانه تا وام و.......
باعث میشه طرفت هوایی نشه
مخلص کلام قدر مشکلات کوچک زندگی رو بدونیم از بی مشکلی طرف میتونه یه مشکل بزرگ ایجاد کنه
اشتباه من این بود که حتی جهیزیه رو هم خودم به انتخاب طرف خریدم هیچ نذاشتم قند تو دل ش آب بشه
حالا حکایت کجی دیوار از راستی ماست رو خوب درک میکنم
بماند یادگاری