هیچوقت یادم نمیره ۸ شب رفت ۷ صبح برگشت
بچه ام ۱۰شب شروع کرد ب مریض شدن و حالش بد شد تا ۳ شب منتظرش نشستم ک بیاد نشسته خابم برده رومبل دیدم ۷صبح ایفون میزنه
(البته ک همیشه درگیر اینکاراش بودیم)ولی اونروز چون برای پسرم بی محلی کرد و نیومد ببره دکتر هم خودشو ول کردم هم بچه هارو ول کردم ک پدرش و خانواده شوهرم نگه دارن بفهمن بچه داری چیع