۲۰ سالمه چندین ساله عقد هستم غذا نمیده دستم فقط برا کلفتی و کارای دیگه منو میخواد
سه چهار ماه پیش دوتا سیب زمینی داد دستم سرخ کردم در صورتی که بهترین دست پخت رو دارم هر وقت درست کردم عالی شده بهش گفتم مامان میخوام شبی بادمجون شکم پر درست کنم گفت نه نمیخواد و .. این چرت و پرتا کارمون به فهش کشیده شد گفتم عروسی کنم برم خونه خودم تف تو صورتت نمیندازم 💔💔💔غذا هیچی نمیده دستم میگه تو خو بلدی نمیخوا درست کنی😭😭
یه بار دمنوش درست کردم داخل چای ساز جلو خاله ام که باهاش رودربایستی داشتم اومد دمنوش هارو ریخت بیرون قیافه من:💔😳 قیافه خالم:😍 قیافه مامانم:😡
و جلو پسر خالم و خالم بهم گفت بی همه چیز 💔🖤
خیلی مخالف اینه آشپزی کنم در صورتی که هر وقت درست میکنم بهترین میشه🖤💔الآنم تو اتاقمم حوصله که برم حموم ندارم😭😭😭نامزد عوضیمم خونه اش رو تعمیر نمیکنه عروسی کنم برم
شما هم مثل من آشپزی نمیکنید خونه بابا؟
خواهراش و شوهراشون و پسراشون میان میخورن و میرن اونوقت دوتا سیب زمینی میخوام شام درست کنم نامزدم بیاد میگه ما نداریم اون بخوره همش حالا اون بدبخت سالی یه بارم شام نمیخوره خونه ما