2777
2789
عنوان

فقط خانمهای بالای سی سال نظر بدن

| مشاهده متن کامل بحث + 1063 بازدید | 48 پست
سلام استارتر خوبیبه شوهرت برگشتی ؟ ازدواج کردی؟تو فکرت بودم

سلام ممنون بله

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ... ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد…

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اسی یه مسافرت با همسر و پسرت برو خیییلی تاثیر داره روی حس و حالت

حال الانت طبیعیه چون دوسال با کسی زندگی کردی که مشکلات روحی و روانی داشته(برادرت) و تو فقط تحمل کردی و ریختی تو خودت زمان میبره تا از حالت خوب بشه یه مشاور خوب پیدا کن برو پیشش هر مشاوری خوب نیست بگرد یه خوبشو پیدا کن،کتاب های انگیزشی خوب بخون،سینما برید سه تایی،خرید کن،پیاده روی برو و کارهایی که حالتو خوب میکنه انجام بده(تمام این کارارو خودم انجام دادم تا حالم خوب شد)

حتما حتما یه مسافرت برید هر شهری که دوست داری

فقط یه چیزی به همسرت بگو حالت خوب نیست تا کمکت کنه حالت بهتر بشه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز