بحداخسته شدم این چ زندگیه اخه اون برای خودش پول درمیاره گناه من چیه اخه.باخانوادش ی حیاط میشینیم مادرش ازاول سردمون کرد اونقد ازمن پیشش ایراد گرف ک پوستش اینجوره چشمش اینجوره قدش اینجوره خلاصه میگم کلا از هم دگ سرد شدیم الان بیشتر از ۳ ماهه رابطه هم نداریم توکوه میمونه گوسفند میچرونه توماه ی بار شاید حموم بره شاید.همش دنبال رفیق.شب روز توکوهه فقط ظهرا میاد ناهار میخوره بارفیقش میره هرروز باید براشون ناهار درست کنم بابچه کوچک.بچمم ۱ سالشه اصن ن ب ماسر میزنه ن ب بچش اهمیت میده انگار فقط بچه من از نگه داشتن خسته شدم همش گریه میکنه اون برای خودش پول درمیاره ب من چ اخه هروخ هم پول بخوام چیزی بخوام میگه ندارم
به خودت اهمیت بده تا بفهمه
با دعوا دلت خنک نمیشه
ببین این که تا اومد بشینی از مادرش بگی فقط همسرتو زده میکنه تو باید با کمک یه روانشناس خوب با عقل و سیاست شوهرتو بکشی سمت خودت
فقط یک کار میتونی بکنی
هیچ دعوایی باهاش نکن اومد خودتو بزن به بی خوابی یا بی تفاوتی انگار نفهمیدی
قهر هم نباش یه حالت بی اهمیتی
از فردا شروع کن به خودت برس
خودتو دوست داشته باش و برا خودت وقت بزار
ای بابا .تو روستایی؟
ب ۱۴۸۰ بزنگ مشاوره رایگانه ولی خدایی تو این افتاب کارش سخته خودتو خوشگل و سرپا نگه دار
خیلی سخته .منم دست کمی ازتو ندارم اینجور شوهرارو باید زنده زنده آتیش زد
جواب مادرشو بده ، خجالت نمیکشه این حرفارو میزنه
هرچقدر هم با شما بد باشه این فهم و نداره که با حرفاش زندگیتون به هم می‌ریزه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
