واقعا نمیدونم چه مرگمه
ببینید شوهرم از همه لحاظ بنده خدا خوبه
ولی خب یک گذشته ای داشته که چمیدونم دوست دختر داشتم روابط خارج از عرف و صیغه
ببینید از همه لحاظ پیشش احساس امنیت دارم ازش مطمینم و از ازدواجمم راضیم...
منتها انگار مازوخیسم دارم که یکسره همش تو یاد خودم میارم که اون اینجوری بوده و یا دوست دارم یاداوری کنم ...
نه اینکه بخوام تو سرش بزنم من حتی فکر هم میکنم بهش بغضم میگیره تو خلوتم گریه میکنم بهش فکر میکنم و..
نمیتونم کنار بیام با گذشته اش سختمه....
همش جلو چشامه