سلام من تو خوابگاه دانشجویی زندگی میکنم
یه هم اتاقی داریم ک خییلی درسخونه و تایمی برای حموم و نظافت شخصی نمیزاره یا کم
بعد ایشون وسط اتاق درس میخونه از صب تا شب و متاسفانه بوی بدی میومد همش و من دیگ یهو صبرم ته کشید و هم اتاقی دیگمونو کشیدم کنار و بهش گفتم تو احساس نمیکنی ی بویی تو اتاق میاد؟ و اون گف آره چندین ماهه ک اذیتم بخاطر بو ولی نمیتونیم بهش چیزی بگیم ممکنه ناراحت بشه
خلاصه یکم راجب بو و حس بدمون حرف زدیم و یکمم مشورت کردیم ک چیگا کنیم تا دختره بره حموم خلاااصههه الان چن ساعته گذشته و چون دختر مهربونیه و تنها اشکالش همین حموم نرفتنشه احساس گنااااه میکنم همش میگم خدایاا چرا رفتم ب اون یکی هم اتاقیمون
راجب بوی این دختره حرف زدم😔😔😔 وجدان درونم همش میگه تو بخاطر اینکار لایق اتفاقای خیلی بدی😭😭 حالا چیکار کنم ب نظرتون خیلی کار بدی کردم خیلی گناهم بد بوده؟؟؟ حالم بده