همونی هستم که مادرم خودشو تو پیج همسریابی اینستاگرام آگهی کرده بود و صیغه یه نفر شده بود طرف شهرستانه و مادرمم بعد ازدواج قرار بود شهر اون یارو زندگی کنه منو برادرم باهم زندگی میکنیم ۳روز پیش مادرم گفت میره شهر اون یارو ،امروز صبح دختر دایی مو تو خیابون دیدم گفت دیشب عروسی مادرم بوده.به خدای بالا سرم قسم ما ۳ تا بچه اصلا روحمونم خبر نداشت همه فامیلای مادریم میدونستن و اونجا بودن جز بچه هاش .از این که مارو نادیده میگیره از این که موقع ازدواج ما رو ادم حساب نکرده فقط با برادراش صلاح مشورت کرده انگار رو زندگی اونا تاثیری داشته به شدت ازش عصبانی م .به نظرتون حق دارم ؟؟؟ شما جای من بودین چه واکنشی داشتین؟؟
از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوههای زیبای جسم و زنانگیاش.(امام موسی صدر)
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!