بخدا بهشون میگم آخه رابطه لانگ که چیزی نمیشه من که حتی یه بارم حضوری از دست این شرایط ندیدمش خسته شدم بخدا تو شرایط سختی همه میگن زود فراموشش مسکنی من سه ساله باهاش هنوزم دوسش دارم میدونی چقدر سر این حرف خوردم از دور اطرافیانم
وای چقد کتک خوردی
بابات ، داییت
من بارها بهش گفتم پارسال خودش با بابا حرف زده بود بابان راضی شده بود بعد بابام یهو رفت خونشون الکی الکی مامور برد اونجا آبرو ریزی شد برهمین دیگه خانوادش به این وصلت زیاد راضی نیستن اول موافق بودن بابام خراب و
کرد میخواست بره تحقیقات که پسره بشناسه یهو مامور برد باز بااین حال شکایت و شکایت کشی احترام بابام نگه داشتن و خودشم پام موند
عزیزم به حرف بزرگترها گوش کن منم تو این شرایطا بودم می‌گفت صبر کن اوضاع بهتر شده دیگه رتگشو ندیدم الان میگم چقدر ساده بود و افسوس میخورم چرا پافشاری برای ادامه تحصیلات ندادم این چیزا چرت و پرته سن بره بالا بر نمیگرده قدر سنت و بدون عشق خوبه ولی نه الان؛ الان زمان انتخاب مسیر زندگیته
اینطوری که فایده نداره جونم آخه هفته به هفته بخوام باهاش حرف بزنم اگه ازن دلش سرد شد چی من صدامو براش گذاشتم به خاطرش از چشم خانوادم افتادم حالا مسخره دست دور اطرافیان و مجازی شدم آخه دیگه چقدر تحمل کنم
نیل خودتی؟
عزیزم پنهانی باهاش ارتباط برقرار کن بعد بگو من بیخیالش شدم و برام مهم نیست
مثلا برنامه روبیکا دانلود کن بعد بگو هرشب مثلا ساعت هشت تا ده باهم میحرفیم خب؟بعد اینکه حرفیدید برنامه رو حذف کن و جوری وانمود کن که انگار فراموشش کردی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
