بابام یه ادم بی مسئولیته به تمام معناست فقط از لحاظ مالی هست عاطفی و حضورش اصلا حس نمیشه
دائم المسته همش با دوستاش نشست داره یا با برادرای عیاششه یا جایی میریم مست میکنه از دماغمون در میاره
یا سرش
تو گوشیشه انگار نه انگار زندس
ذره ای احساسات نداره یه بوس و بغل ادم میخواد بکنه نمیزاره یا غر میزنه
بزور مامانمو بیرون میبره دور بده یا میبره همش غرغر میکنه
ادم شکاکیه همش تهمت میزنه به مامانم و حتی من که دخترشم دائم انگ میچسبونه که صاحب نداری خراب خیابون شو منم خیلی دختر پاکیم واقعا دارم میگم تا الان نذاشتم دست هیچ مردی بهم بخوره با اینکه خاستگار و پسرای اطرافم زیاد بودن
بازها از بچگی کتک زد الانم بعد مدت ها توی عید بخاطز اینکه اومد اذیتم کنه دستشو پس زدم زد تو گوشم
اونجوری خرج میکنه تتو و تزریق لب و اینا انجام دادم با اینکه ۱۹ سالمه
اما اینا نمیتونه کاراشو از بین ببره بلا هایی که سر ما اورد رو نمیتونه پنهون کنه
بیاید بگم امروز چیشد که دیگه جوش اوردیم