بچها خواهرانه نظر بدید این کار زشت بود یا نه
من عروس اول خونوادم
برادرشوهر من مدتیه با ی دختر دوسته اینو همه در جریانن منم هستم حتی وقتی پدر اون دختر خانوم فوت شد من همسرم مراسمش شرکت کردیم
خلاصه برادرشوهرم ب مادرشوهرم گفت بیا برو با این خانواده در حد یکم اشنا شو
در حد یه چای خوردن خونشون مادرشوهرم ب شوهرم دختراش گفت
شوهرمم ب من گفت
امروز نشسته بودم یهو مادرشوهرم جلوی من از پسرش سوال کرد من اونجا کی برم برادرشوهرم یهو پرید البته خنده ام داشت عه کجا ن جای قرار نیس بری از این حرفا
حتی من دیدم ب من اشاره کرد که چرا جلوی این کفتی ولی شوهرم میگه ن اشتیاه میکنی من خیلی ناراحت شدم اولا کع من اصلا نمیخواستم ب من بگن ی مسیله درون خونوادگیشونه ولی ب نظر شما زمانی که مادر شوهر من سوتی داد برادرشوعر من باید جوری رفتار میکرد که انگار مادر شوهر من سوتی داده منظورشون من بودم دیگه از این که نباید میفهیدم وگرنه ب خواهراش گفته ب مادرش گفته
خب میدونه مادرش ب شوهر منم گفته و مشکلش داداشش نیس که مثلا جلوی من نمیخواست بگه اینو نباید نشون میداد که به نظرتون ناراحتی من الکیه واقعا زشت نبود