من دخترم راضی نمیشه شبا رو تخت خودش بخوابه میاد تو اتاق ما میخوابه تا قبلا پایین تخت خودمون براش جا مینداختم میخوابید از وقتی هوا گرم شده ما میریم پایین تخت میخوابیم دخترم رو تخت مادیشب خواستم برم پیش دخترم بخوابم تا شبا من بغلش نکنم اول خوابش نمیره بعدش همسرم گفت نمبخواد بری بیا پیش من از همین الان بخواب دخترمم گفت اول بیاد پیش من بخوابه من خوابم رفت بعد بیاد پیش تو همسرمم با تندی گفت نه نمیشه دیکه من رفتم پایین خوابیدم دخترمم قهر کرده بود پتو رو کشیده بود رو سرش همسرم بهش گفت منم دوست دارم مامان پیش من بخوابه دیگه دخترم گریه کرد گفت مثل همیشه بیاد اول پیش من بخوابه بعد بیاد پیش تو دیکه همسرمم گفت نه نمیشه ولی آنقدر آنقدر کشش داد. همسرم گفت برو بالا بخوابونش بعد بیا 😄 کش مکش شیرینی بود حس خوبی بهم داد
در آخر راهکاری برا جدا خوابیدن بچه دارید بگید من که تو اینسالها موفق نشدم