مادرشوهر من از اول عروسی هرکار برادر شوهرم میکرد تخقیرم میکرد اینم می‌خندید یا مثلا ما باهم می‌رفتیم بیرون زنگ میزد گله میکرد یا زنگ میزد به مامانم می‌گفت دخترت نمیاد کارای کشاورزی من و بکنه دخترت ۲۵ سالشه بچه که نیست و ... از این حرف ها خلاصه من از همون اول عروسی سر کاراش ازش کینه گرفتم حالا بماند که چون من شاغل بودم کاراش رو نمیرفتم کلا منو گذاشت کنار با عروس ها و دخترای دیگه اش میرفت مسافرت به منم نمی‌گفت بماند انتظار هم داشت من و شوهرم هرجا میریم بهش بگیم و ببریمش حالا مریض شده جاریم میبرتش دکتر شوهرم اون شب دیر اومد رفته بود خونه مامانش ساعت یازده شب اومد میگه بابام نبود وایستادم بیاد میگم مگه ما آدم نیستیم ما هم تا این وقت شب تنها بودیم خلاصه دعوا افتاد بعد دو روز آشتی کردیم باز الان دیر اومده میگه تو چرا به مامان من زنگ نمیزنه
خودتو درگیر رابطه شوهرت با مادرش نکن چون بده تو میشی
گله نکن دیگه بذار بره به مادرش سر بزنه خب مادرشه
تو هم یه زنگ خشک و خالی بزن اما نرو این از فحشم بدتره
تو نرو ولی بذار شوهرت بره کاریش نداشته باش
اون عروسش بردنش دکتر تو هیچ کاری برای مامانم نمیکنی در حالی که من عمل کردم دو هفته خونه مامانم مادرشوهرش یک زنگ به من نزد حالم بپرسه هیچوقت زنگ نمیزنه الان هم شوهرم تا یازده و نیم اونجا بوده میگه لازم باشم شبم می‌خوابم تو رو تنها میذارم مادرمه منم میگم نمیگم نرو برو همون رو زودتر از مغازه برو تا ده و نیم خونه باشی ولی اصلا انگار نه انگار
هزار پله بهتره ولی من کاری براش نمیکنم والبته دونم ازم نخواسته ۲۰ساله
عزیزم مانع شوهرت نباش من خداشاهده بایکی به مشکل بخورم نه فقط شوهرم حتی بچه هامم نمیندازم وسط میگم مشکل خودمه چراجلواوناروبگیرم
حالا اول که مادرش مریضه وظیفشه بمونه پیشش
بعد روچ حسابی گفتی ما مگه آدم نیستیم چرا دیراومدی درک میکنی مادرش مریضه نخوادم شما باید بفرستیش وظیفه فرزندی بجا بیاره
اونوقت اومدیم خدای نکرده مادرش سرش گذاش زمین میبخشی خودتو
میخواستی بیاد چکار کنه برات حالا ی شب یا ده شب دیرتر بیاداونم کنار مادر مریضش بوده
کاری بااختلافاتتون ندارم
درست میگه بایداحوال مادرهمسرت وبه احترام همسرت بگیری
تازه الان مریضه اینه بمیره شوهرت بدجور باهات چپ میفته
سیاست نداری
تممممممممممام
مریضیش چیه
شما ساده همه چیو رک میگی مادرش زرنگه ، فردا بگو بیا ما رو هم ببر ی سر به مادرت بزنیم با ی تیر دو نشونه میزنی هم دیگه گلگیر نمیکنه هم پیش خودت نمیتونه شوهرتون پر کنه
بی خیال بذار بره ..اگه اتفاقی بیفته تا آخر عمر سرکوفت میرنه که تو نذاشتی برم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
25 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
