خواخرشوهرم چون سنش زیاده هنوزم ازدواج نکرده هروقت منو شوهرمو میبینه تفرقه میندازه هی زنگ میزنه به شوهرم مزاحم دونفره هامون میشه دائم همه جا دنبالمون میاد اخر سرم بهم گفت خیلی خوشبحالته داداشم اومده تورو گرفته هاااا چرا تو باید باهاش خوشبخت باشی من نباشم! چیکار کنم
وا ..شوهرت باید با خواهرش حدو مرز رو مشخص کنه و محکم بگه مزاحمتون نشه
نمیکنه تاپیک قبلیمم گفتم هیچ مردی دور برش نیس محلش بذاره میگه گناه داره من محبت کنم بهش من همه جا ببرمش من به درددلاش گوش بدم درحالی که هرکی ظرفیتی داره خسته میاد خونه تازه اون زنگ میزنه امروز با کی دعوام شد کی بهم چی گفت انرژی زندگیمونو میگیره
خاستگاراش خیلی بد بودن اصلا جوری نبود بشه جواب داد بهشون اخلاق خوبی نداره زنانگی ام نداره خیلی وحشیه متاسفدنه همه ش به همه میپره فوش میده تا میان خاستگاریش ردش میکنن خود پسرا