2777
2789

من خواب دیدم که اول تو جمع خانواده ام یه پسری همسن خودم اینا همش کنارمه ولی کسی نمیبینش جز خودم هر چی به مامان و بابام میگم اونا میگن ما نمی‌بینیم کسی  و پسره هم حرفی نمیزنه بعد از از اون با خاله هام و اینا و مامان و بابام رفتیم از شهرمون بیرون در حد 5 کیلومتر اینا و طرفای ما گرمه مثلا همه جا خشک بود اون ور جاده ما پیاده شدیم و رفتم و پامو که گذاشتم پشتش رو زمین گل های صورتی در میومد و من همینجوری دویدم و هی گلا بیشتری در میومد و بعد رسیدم به یه خونه خیلی قشنگ که دور تا دور خونه گل پیچک بود ولی رنگ آبی جلوی خونه چندین درخت میده بود که یه عالمه میوه داشتن و خلاصه خیلی خوابم حال و هوای خوب بود ولی متوجه شدم تو خواب که این زمین و خونه مال خودم نیست و نه چیزی خوردم و نه بردم  بعد از اینکه اینا رو دیدم سوار ماشین شدیم و برگشتیم سمت خونه 

به نظرتون تعبیرش چی میتونه باشه در رابطه با اون پسر هم وقتی که دیگه رفتیم تو اون زمین دیگه نبود 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز