من ی زن داداش دارم ک (چون خواهرم فوت شده) واقعانی عین خواهرم میبینمش خیلیم صمیمی هستیم تنها مشکلی ک داره و خیلی رو مخه هرچییی بهش میگی میره میزاره کف دست داداشم جدیدا اینو فهمیدم ی موضوعی ک کلی قسمش دادم کلی بهش اعتماد دارم رفته بود ب داداشم گفته بود جدیدا تمام چیزای رو دارم میشنوم از داداشم (مثلن وسط بحثا از دهنش میپرسه) ک من به زن دلدلشم گقته بودم و بهش اعتماد کرده بودم الان دیگه قسم خوردم جلوی خودمو بگیرم و تا سر حد امکان حرفی یا چیزی اصلااا نزنم پیشش