یعنی نزدیکیم ب هم.
حالا حال پدر شوهر مادر شوهرم خوب نیس یه شهر دیگن.
بچه دیگه هم ندارن
برادرشوهرم کارش دولتی و دانشجو در اینجا داره نمیتونه بره.
شوهرم میگه بیا ما بریم اون شهر. شغل شوهرم ازاده
(اینجا خونمون ۶۰ متره
اونجا میشه ۱۰۰ متر)
یعنی برم وسط خاله و عمه و دایی هاش و مامان باباش.
جاشون خدایی خوبه و سرسبزه ها ولی دوری با خانوادنم
و نزدیکی با اونا
فکرش دیوونم میکنه
چیکار کنم
.