اولااینوبگم دارم تراپی میرم بتونم حالموخوب کنم وقوی شم
همسرم خودشیفته س... هروقت حالش خوبه باهامون خوبه،ب محض کوچیکترین مشکل یاهرچی باب میلش نباشه مث دشمن خونی برخوردمیکنه
فروپاشی روانیو تجربه کردم توزندگی باهاش... ذره ذره الان دارم جون میگیرم
ولی ی ذره حالم خوب میشه اون سیصددرصد حالموبدمیکنه.منظورم اینه خیلیی سخته بااین اوضاع قوی شدن
دیروز تولددخترم بود
خونه نبودوقتی برگشت انقد سروصداراه انداخت ولیوانای تولد روپرت کرد....که چراخونه مث همیشه نیس و وسایل تولدتوشه😑🫠💩
مشاوره هم با هزار حرف زدن رف دوجلسه.ول کرد گف تغییرسخته
😑شغل ودرامدم ندارم😤