یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود یه خانم بزه بود ۳ تا بچه داش ،شنگول و منگول ،حبه انگور،یروز خانم بزه میخواست بره هایپر خرید کنه ،گفت بچه ها من دارم میرم خرید ،من رفتم رفیقاتون رو جمع نکنید تو خونه ،اوهوی شنگول مثل اوندفعه دختر بزه همسایه رو دعوت نکنی خونه ،هوی منگول،اون رفیقای عملی ت رو جمع نکنی خونه ،هوی حبه بیام ببینم,😏😔😔😔😔