2777
2789
عنوان

تو ذهنم با جاریم خون و خون ریزی ب پا کردم

| مشاهده متن کامل بحث + 1393 بازدید | 70 پست
نه با حالت اینک فلاانی بمن اهمیت میداد ب تونه. با این حس تعریف میکنه

یکبار براااااای همییییشه بزن تو دهنش خفش کن

مثلا بگو فلانی یه چیزی بت بگم

پشت سرت گفتن چشمت دنبال شوهرای بقیس و چشات هرز میچرخن

خاهرانه بهت بگم ازاین حرفا نزن زشته

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

واای اسیاونجا که تو ذهنت دعواتون شد خیلی خندیدممم😂😂😂😂ولش کن بش فک نکن.. واسه ارامش خودتم که شده. ...

😂😂تازه شوهرشم زنگ زده بود بهم طرف زنشو بگیره 

با اونم دعوا کررم😂😂


‏من زیر تریلی هم برم، خون و مالی در حال جون دادن باشم، یکی هست که بیاد بگه: ناراحتی چرا؟ بابا همه مشکل دارن، خیلی‌ها آرزو دارن جای تو باشن...

یکبار براااااای همییییشه بزن تو دهنش خفش کنمثلا بگو فلانی یه چیزی بت بگمپشت سرت گفتن چشمت دنبال شوهر ...

انقد دوس دارم  با این تندی بگم ولی خیلی سلطیه است    


‏من زیر تریلی هم برم، خون و مالی در حال جون دادن باشم، یکی هست که بیاد بگه: ناراحتی چرا؟ بابا همه مشکل دارن، خیلی‌ها آرزو دارن جای تو باشن...

اولین بار بعد عقد خونه مادرشوهرم بودم... شوهرم داشت لباس عوض میکرد.. شورت پاش بود در اتاق باز بود... جاریم صدام زد گفت بیا ببینم خشتک شوهرت ب دلته... من اونجا سنگ شدم

ولی دختر خوبیه

زندگیتون پر از عشق
احتمال ارتباط این دو نفر هم دور از ذهن نیست

ن میشناسم شوهرمو 

بعدم شوهرم اصلن شهرمون کار نمیکنه ک ارتباط خاصی داشته باشن 

ادم بیشرفی نیست شوهرم ولی خب میگم نمیتونه سر از کار زنا در بیاره 

یهو حرف میزنه شوهرمنم همراهی میکنه و .‌‌ ولی بهش گفتم دیگ خودت میدونی و این ادم حرف دربیار

‏من زیر تریلی هم برم، خون و مالی در حال جون دادن باشم، یکی هست که بیاد بگه: ناراحتی چرا؟ بابا همه مشکل دارن، خیلی‌ها آرزو دارن جای تو باشن...

این دختر عمه دربه در منهمیگه آره من باعلی(شوهر من)خیلی خاطره ها داریمهردفعه یه چیزی تعریف میکنهشوهر ...

پس باید جلوشون در بیایم با تعریف از شوهر فک کنم کار ساز باشه

‏من زیر تریلی هم برم، خون و مالی در حال جون دادن باشم، یکی هست که بیاد بگه: ناراحتی چرا؟ بابا همه مشکل دارن، خیلی‌ها آرزو دارن جای تو باشن...

فکرکردم جاریت سن بالا باشه . خاک توسرش بهش بگو حدوحدود خودت نگه دار

ببینم اینسری شوهرم چه رفتاری میکنه چن بار کنف شه ببینه شوهرم بهش رو نمیده ادم میشه

‏من زیر تریلی هم برم، خون و مالی در حال جون دادن باشم، یکی هست که بیاد بگه: ناراحتی چرا؟ بابا همه مشکل دارن، خیلی‌ها آرزو دارن جای تو باشن...

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792