قبلا از این که با نامزدم اشنا بشم با یه پسری دوس بودم که خیلی ام دوسش داشتم ولی بعدش بهم گفت بدونه تو راحت ترم منم گفتم حرف دلته گفت تو هیچ وقت تو دلم نبودی که حالا باشی اون روز دیدمش با نامزدم بیرون بودیم محل سگم نراشتم بهش یعنی جوری که داشت نگاه میکرد حسرت میخورد قشنک مشخص بود ولی تویه دلم گفتم تویی که. از اول لاشی بودی لیاقت عشق منو نداشتی خاستم بگم اگ یه روزی ام برمیگشت هیچ وقت محلش نمیدادم بهش میگفتم برو همون جایی که بودی به سلامت سنگ دل نیستم ولی با کسی که با احساسات و روح روانم بازی کنه بد ترین از این رفتار میکنم بهش میگم اون شبا که تا صبح بیدار بودم کجا بودی